ارسالکننده : سیاوش قربان زاده در : 90/8/19 12:28 صبح
استاد سیدمحمدحسین بهجتتبریزی متخلص به شهریار
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟
استاد سیدمحمدحسین بهجتتبریزی متخلص به شهریار فرزند حاج میرآقا خشکنابی که خود از اهل ادب بود ، در تبریز چشم به جهان گشود. شهریار همزمان با انقلاب مشروطیت و بین سالهای 1285-1283 خورشیدی در روستای خشکناب نزدیک بخش قرهچمن متولد گردید.
محمدحسین (شهریار) تحصیل را در مکتبخانه قریه زادگاهش با گلستان سعدی، نصاب قرآن و حافظ آغاز کرد و نخستین مربی او مادرش و سپس مرحوم امیر خیزی بود .
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه دارالفنون تهران به پایان رساند. در سال 1303 خورشیدی وارد مدرسه طب شد و آخرین سال پزشکی را با هر سختی که داشت سپری کرد. در بیمارستان، دوره انترنی را میگذراند که به سبب پیشامدهای عاطفی و عشقی از ادامه تحصیل منصرف شد و کمی قبل از دریافت مدرک دکتری، پزشکی را رها کرد و به خدمات دولتی پرداخت. به قول خود شهریار، این شکست و ناکامی عشق، موهبت الهی بود که از عشق مجازی به عشق حقیقی و معنوی میرسید. بهجت در اوایل جوانی و آغاز شاعری، و پس از سال 1300 که به تهران رفت، “شیوا” تخلص میکرد . ولی به انگیزه ارادت قلبی و ایمانی که از همان کودکی به خواجه شیرازی داشت، برای یافتن تخلص بهتری نیت کرد و دوباره از دیوان حافظ تفعل زد که هر دوبار کلمه شهریار آمد و چه تناسبی داشت با غریبی او ، و اما نیت تقاضای تخلص از خواجه :
غم غریبی و محنت چو بر نمیتابم
روم به شهر خود و شهریار خود باشم
دوام عمر او ز ملک او بخواه ز لطف حق حافظ
که چرخ این سکه دولت به نام شهریار زدند
هر چند خود نیتی درویشانه کرده بود و تخلص “خاکسارانه” میخواست ولی به احترام حافظ تخلص شهریار را پذیرفت. خصوصیات بارز او مهربانی و حساسیت بسیار بالا، فروتنی و درویشی که مسلک همیشگی وی بود، میهماندوستی و میهماننوازی، اخلاص و صمیمیت بویژه با دوستان واقعی ، علاقه مفرط به به تمامی هنرها به خصوص شعر، موسیقی و خوشنویسی بود. او خط نسخ و نستعلیق و بویژه خط تحریر را خوب مینوشت. در جوانی سهتار میزد و آنطور نیکو مینواخت که اشک استاد ابوالحسن صبا را جاری میکرد و برای ساز خود میسرود. نالد به حال زار من امشب سهتار من این مایه تسلی شبهای تار من پس از مدتی برای همیشه سهتار را هم کنار گذاشت. خاطرات کودکی و نوجوانی شهریار بیشتر در منظومههای حیدربابا شاهکار کمنظیر ترکی، هذیان دل، مومیایی ، و افسانه شب درج شده است و با خواندن آنها میتوان دورنمای کودکی و نوجوانی او را کم و بیش مجسم کرد. تلخترین خاطره زندگی شهریار، مرگ مادر است که در تاریخ 31 تیرماه 1333 اتفاق افتاده و شاهکار خوب و بهیادماندنی “ای وای مادرم” ، یادگار آن دوران است . مادرش نیز همچون پدر در قم دفن شد. شهریار از سال 1310 تا 1314 در اداره ثبت اسناد نیشابور و مشهد خدمت کرد. در نیشابور به خدمت نقاش بزرگ کمالالملک رسید. در مشهد نیز همدم و همزمان استاد فرخ خراسانی، گلشن آزادی، نوید و دیگر شاعران گرانمایه آن خطه پربرکت بود و در سال 1315 به تهران منتقل شد و مدتی در شهرداری ، سپس در بانک کشاورزی به کار پرداخت. چند سالی در عوالم درویشی سیر کرد. سرانجام به زادگاه اصلی خود تبریز بازگشت و تا زمان بازنشستگی در بانک کشاورزی تبریز خدمت کرد . عاقبت پس از 83 سال زندگی شاعرانه پربار و باافتخار ، روح این شاعر بزرگ در 27 شهریور ماه 1367 خورشیدی به بارگاه پروردگاری پیوست و جسمش در مقبرةالشعرای تبریز که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار ارجمند است به خاک سپرده شد. به مناسبت اولین سالگرد درگذشت او ، وزارت پست و تلگراف در سری تمبرهای ایرانی ، تصویر شهریار و مقبرةالشعرای تبریز را به همراه شعر معروف “علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را” به خط نستعلیق انتشار داد. همچنین کتاب یادنامه شهریار به خط خوشنویسان اصفهان و مجموعه مفصل دیگری به نام سوگنامه و یادواژه فارسی و ترکی شهریار از سوی کتابفروشی ارگ تبریز منتشر گردید. شهریار هرچند به شاعری غزلسرا شهرت یافته و این خود حقیقتی است انکارناپذیر ، ولی او مرکب اندیشه شاعرانه خود را در میدانهای مختلف شعری به جولان درآورده و تا سرزمینهای دوردست و ناشناختهی احساس و تخیل تاخته و شاهکارهای جاودانهای با تصاویری زیبا و تاثیری گیرا و ژرف پدید آورده است که هرکدام در تاریخ ادبیات این مرز و بوم ثبت شده و ماندنی است. از قصیده و قطعه و مثنوی و رباعی گرفته تا منظومهها و حتی قالبهای تازه و نو و بهاصطلاح نیمایی، آثار دلپذیر و لطیف و استوار بهوجود آورده است که همواره بر تارک ادب معاصر میدرخشد. عشق و شیدایی دوران جوانی ، شور و حال عاشقانه ، سخنان آتشین ، مضامین بکر و لطیف و سوختگی ویژهای که ذاتی اوست ، بیشتر در غزلیاتش متجلی است. اشعار شهریار متنوع و دربردارنده انواع شعر و قالبهای گوناگون است و تابحال بصورتهای مختلف منتشر شده است . نخستین دفتر شعر او در سالهای 1310-1308 خورشیدی با مقدمههای استاد بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری از سوی کتابخانه خیام و آخرین مجموعه شعرش پس از درگذشت وی “در تابستان 1369” به عنوان جلد سوم دیوان شهریار شامل اشعار منتشر نشده از سوی انتشارات رسالت تبریز در پانصد صفحه انتشار یافت. سپس کلیه اشعار وی در یک مجموعه چهارجلدی توسط انتشارات زرین به چاپ رسید. طبق شمارشی که از کلیات اشعارش به عمل آمده، دیوانهای مختلف او شامل بیست هزار و شصت بیت شعر سنتی و حدود 15 منظومه و شعر آزاد در قالبهای تازه است.
ای وای مادرم
آهسته باز از بغل پلهها گذشت
در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود
اما گرفته دور و برش هالهای سیاه
او مرده است و باز پرستار حال ماست
در زندگی ما همه جا ، ول میخورد
هر کنج خانه صحنهای از داستان اوست
در ختم خویش هم به سر و کار خویش بود
بیچاره مادرم
هر روز میگذشت از این زیر پلهها
آهسته تا به هم نزد خواب ناز من
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از این بغل کوچه میرود
چادر نماز فلفلی انداخته به سر
کفش چروک خورده و جوراب وصلهدار
او فکر بچههاست
هر جا شده هویج هم امروز می خرد
بیچاره پیرزن همه برف است کوچهها
او از میان کلفت و نوکر ز شهر خویش
آمد به جستجوی من و سرنوشت من
آمد چهار طفل دیگر هم بزرگ کرد
آمد که پیت نفت گرفته به زیر بال
هر شب درآید از در یک خانه فقیر
روشن کند چراغ یک عشق نیمه جان
مادر بخواب خوش
منزل مبارک
آینده بود و قصه بی مادری من
ناگاه ضجهای که به هم زد سکوت مرگ
من میدویدم از وسط قبرها برون
او بود و سر به ناله برآورده از مغاک
خود را به ضعف از پی من بازمیکشید
دیوانه و رمیده دویدم به ایستگاه
خود را به هم فشرده میخزیدم میان جمع
ترسان ز پشت شیشه در آخرین نگاه
باز آن سفیدپوش و همان کوشش و تلاش
چشمان نیمه باز
از من جدا مشو
میآمدیم و کله من گیج و منگ بود
انگار جیوه در دل من آب میکنند
پیچیده صحنههای زمین و زمان به هم
خاموش و خوفناک هم میگریختند
میگشت آسمان که بگوید به مغز من
دنیا به پیش چشم گنهکار من سیاه
وز هر شکاف و ماشین غریو باد
یک ناله ضعیف هم از پی دوان دوان
میآمد و به مغز من آهسته میخلید
تنها شدی پسر
باز آمدم به خانه چه حالی نگفتنی
دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض
پیراهن پلید مرا باز شسته بود
انگار خنده کرد ولی دلشکسته بود
بردی مرا به خاک سپردی و آمدی
تنها نمیگذارمت ای بینوا پسر
میخواستم به خنده درآیم ز اشتباه
اما خیال بود
“ای وای مادرم”
کلمات کلیدی :
زندگی نامه مشاهیر ادبیات
ارسالکننده : سیاوش قربان زاده در : 90/8/13 2:24 صبح
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است. این شاخه از شیطانپرستی به پایهگذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده میشود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمیدانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیدهای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.
در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث میشمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل میدهند. به طور شفافی، آموزههای شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزههای یهودی-مسیحی نشئات گرفتهاست و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشتهاست.
کلمات کلیدی :
شیطان
ارسالکننده : سیاوش قربان زاده در : 90/8/13 2:22 صبح
شیطان پرستی به کشورهای عربی واسلامی آمد
بنا بر اخباری که رسانههای خبری عربیزبان منتشر میکنند گروههای شیطان پرست بار دیگر به کشورهای عربی نظیر مصر، اردن، سوریه، تونس، کویت و ... بازگشتهاند تا بار دیگر فعالیتهای غیر انسانی و غیر دینی خود را از سرگرفته و باعث ویرانی بنیان خانواده و جوامع گردند.
به گزارش سرویس اجتماعی «فردا» گروههای شیطان پرست بار دیگر به مصر بازگشتهاند. برخی روزنامههای این کشور خبر دادهاند تعدادی از جوانان بین ?? تا ?? ساله در جنوب اراضی سیناء تشکیل دادهاند. این افراد درحالی که مشغول به رقصها زشت و حتی برخی روابط نامشروع علنی بودند و برخی نیز پیمانههایی از خون میخورند دیده شدهاند. این منابع میافزایند: مراسمی که از ساعت ?? شب آغاز شده و تا نزدیکیهای صبح نیز ادامه دارد در آن دختران و پسران جوانی حضور دارند که با لهجههای مختلف خلیجی، مصری و عربهای اسرائیل صحبت میکنند.
یکی از جوانان مصری شرکت کننده در این مراسم میگوید: فعالیت ما چهار سال است که آغاز شده و آشنایی ما با یکدیگر هم از طریق چت در سایت فیس بوک بوده است.
برای شرکت در مراسم این گروه، شرایط مختلفی وجود دارد. بهطور مثال دختران جوانان میبایست بکارت خود را از دست داده باشند و در روابط جنسی نامشروع گروهی شرکت کنند. اعضای گروه نیز از روابط جنسی تصویربرداری کرده و آن را بر روی اینترنت منتشر میکنند.
دکتر عبدالمعطی بیومی نماینده شورای پژوهشهای اسلامی و رئیس سابق دانشکده اصول دین، بازگشت دوباره گروههای که اسم خود را شیطان پرست گذاشتهاند را مربوط به نقص در تربیت دینی نظامی آموزشی و خانوادهها عنوان میکند.
وی در گفتگو با پایگاه خبری سعودی کل الوطن میافزاید: خانوادههای مصری در حال حاضر به دنبال نیازیهای مادی و ضروریات این زندگی هستند. این موضوع نیز باعث شده است از توجه به تربیت دینی و اخلاق فرزندان خود غافل شوند. موارد فوق سبب شده است در این بین گروههای ناسالم از فرصت استفاده کرده و با تاثیر گذاری بر فکر و احساسات جوانان چنین گروهها و مجالسی را تشکیل دهند که نمونه آن شیطان پرستی است. استاد بیومی هرگونه ظواهر غربی و مضر بهشکلی که تبدیل به چهره و ظاهر مصر شود را قبل ازدوران فعلی رد کرده است و میافزاید: ما هم اکنون در دورهای استثنایی از تاریخ مصر زندگی میکنیم برای اینکه آنچه امروز به عنوان پرستش شیطان شناخته میشود طی قرنهای گذشته هیچ نمادی در مصر نداشته است و هرگز انحرافات عقیدتی در این کشور به غیر از موارد نادر دیده نشده بوده است. آن انحرافات نیز با آگاهی بخشی و برخوردهای قانونی روبهرو شده بود. اما الان این گروهها با خلاء معنوی و دینی و همچنین کوچک شمردن روح قوانین رشد میکنند و سناریوی آنها در حال تکرار است.
بیومی میافزاید: کوچک شمردن روح قانون بسیار وحشتناک است و اگر این ماجرا ادامه یابد معلوم نیست در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
این استاد دانشگاه ادامه سخنان خود را با مثالی در خصوص بهاییت ادامه داده و تصریح میکند: هرچند مبلغان بهائیت برای ترویج آن تلاش میکردند اما با اعمال قانون مواجه شدند ولی اکنون دوباره بهاییت با گستاخی در حال ظهور است. این ها هم نتیجه کوچک شمردن قوانین و استفاده از ظرفیتهای دولتی فعلی است. ارتباطات در جهان حاضر در سایه تکنولوژیها و شبکههای اینترنی و ماهوارهای گسترد شده و و افکار گروههای مضر و خاطی نیز توانایی تبلیغ پیدا کردهاند. نکته خطرناک این است که این گروهها به شکل فاجعهگونهای در تعدادی از کشورهای عربی درحال گسترش هستند.
اردن
درهمین راستا بنا برگزارش روزنامه القدس العربی ? پسر جوان به همراه یک دختر جوان از سوی پلیس پیشگیری پس از آنکه در باغ خانودگی یکی از پسران کنار هم گرده آمده بودند دستگیر شدند. هر ? نفر این گروه دانشجو بوده و شرایط عمومی آنها طوری بوده است که شک پلیس را به خود جلب کرده بودند. بنا بر گزارش مقامات اردنی تمام وسایلهای عجیب و غریب این گروه از سوی پلیس توقیف شده است. ادوات و وسایلی که در جامعه اردن نامتعارف است و برای استفادههای غیراخلاقی است. یکی از وسایل همراه آنها حتی برای استفاده در روابط جنسی انحرافی بوده است.
سوریه
المحیط مینویسد: همچنین نیروهای امنیتی در دمشق پایتخت سوریه نیز چندی پیش گروهی از جوانان را با توجه به اتهام آنها که در حال انجام فعالیتهایی عجیب شیطان پرستانه بودند بازداشت کرد. بین آنها نیز روبط نامشروع صورت میگرفته است.
بنا برگزاش سیریا نیوز یک منبع آگاه در پلیس این کشور نیز گفت در بازرسیهای صورت گرفته تلفنهای همراه این جوانان مشخص شد که برخی از آنها تصاویر و علامتهای ویژه و موزیکهای مخصوص شیطان پرستان را در گوشیهای خود بههمراه داشتهاند.
تونس
نیروهای امنیتی تونس نیز بیش از ?? نفر را که در ارتباط با موضوع شیطان پرستی بودهاند بازداشت نموده است. روزنامه الاسبوعی تونس در این زمینه خبر داده بود این افراد چندی پیش بخاطر ارتباط با گروهی غیرمجاز یعنی شیطان پرستان بازداشت شدند.
البته نیروهای امنیتی تونس در حدود ?? پسر و دختر جوان را به اتهام انجام مراسمهای مخفی شیطان پرستی بازداشت کرده بود که اکثر آنها دانشجو و یا دانشآموز مقطع دبیرستان بودهاند.
گزارشها نشان میدهد این جوانان بیشتر مکانهای در بین پایتخت تونس برای انجام فعالیتها و مراسمهای خود انتخاب میکردهاند. آنها در این مکانها اقدام به رقصیدن با موسیقیهای تند راک، کشتن سگها و گربههای سیاه میکرده و از سوی دیگر خون آنها را میخوردند. از دیگر اقدامات این گروهها ارتباطهای نامشروع گروهی بوده است.
از دیگر اقدامات این گروه پوشیدن لباس و کلاه سیاهی که بر روی آن تصویر جمجمه باشد و نامگذاری خود به اسامی عجیبی همچون عزرائیل بوده است. دختران اینگروه نیز ناخنهای خود را با لاک سیاه رنگ کرده و به چشمان خود سرمههای مشکی زیادی میزدند.
کویت
در کویت نیز دو سال پیش دهها جوان از افراد گروه شیطان پرست بازداشت شدند. تلویزیون الرای کویت گزارش داد مناطق مسکونی و غیرمسکونی در کویت شاهد هجوم طرفداران افکار انجام دهندگان این مراسم و آئینهای آنها بودهاند. مراسمهایی همچون سجده به سگها و کشتن آنها و لیسیدن خونشان.
روزنامه الیوم کویت نیز گزارش داده است رئیس شواری مادران نمونه به جود این گروهها تصریح کرده و گفته است: این جوانان بهویژه در مدارس خصوصی وباقی نیز در مدارس دولتی دیده میشوند . این گروه، آئینهای عبادی خود را خارج از مدارس و در مناطق خارجی شهر و در سواحل سالمیه انجام میدهند.
مهمترین هدف این جریان ترویج زندگی پوچ و بیمعنا است و ضرر رساند به امنیت جامعه، اقتصاد، فرهنگ و اخلاق (با توسعه فحشا و اعتیاد به مواد مخدر) و نیز اعتقادات و دین مردم از مهمترین دستوردهای فعالیتهای غیر انسانی آنها به شمار میرود.
کاهش امنیت و استحکام خانواده از طریق جدا کردن جوانان از پدر و مادر و رویارویی با یکدیگر و نیز عدم میل به تشکیل خانواده و ازدواج از سوی دستهای از این پیروان منجر به از هم گسیختگی خانواده میشود که ادامه این روند به مرور به نابودی جامعه منجر خواهد شد که مسئولان جوامع مختلف باید هرچه سریعتر جلوی رشد آنها را بگیرند.
علائم مشخص و معناداری که از رشد روز افزون این فرقهها در کشوها دیده میشود، ایجاب میکند تا محققان و دیگران مسئولان از طرق مختلف به مقابله با این جریانات برخیزند.
روشنترین راه برای مقابله با موج رو به گسترش شیطانپرستی، دادن بینش است. وقتی فردی بداند قرار است از نیروی او چه سوءاستفادههایی شود و مروجان شیطانپرستی قصد دارند توان فکری و بدنی او را بازیچه قرار دهند، به هیچ عنوان تحمل نخواهد کرد.
البته این اطلاع رسانی در برخی جوامع بسیار ناچیز است و توان مقابله با این فرقهها را ندارد؛ دلیل این کم کاری هم عدم داشتن اطلاع کافی مسئولان مربوطه در این زمینه است؛ دکتر مظاهریسیف، پژوهشگر علوم دینی در این باره میگوید که آسیب بزرگ «خود کارشناس پنداری» مسوولان فرهنگی باعث شده است که نه کارشناسان بخوبی رشد کنند و نه مسوولان، عملکرد موثری ارائه دهند.
در هر صورت چه بخواهیم چه نخواهیم شیطانپرستان با مسمومترین شعارها و ادبیات فکری وارد کشورها شده و با اقدامات ضد انسانی و ضد دینی خود و با اهداف از پیش تعیین شده به دنبال سستی نظام خانواده، دین و فرهنگ میروند که باید با روشهایی برنامهریزی شده ریشه آنها را قطع و از روند گسترش جلوگیری به عمل آورد.
کلمات کلیدی :
شیطان
ارسالکننده : سیاوش قربان زاده در : 90/8/13 2:15 صبح
شیطانپرستی لاویی
این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفه آنتوانلاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شدهاست. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشتههای نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بودهاست. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود میداند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف میدانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایشهای انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی میدانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند.
کلمات کلیدی :
شیطان
ارسالکننده : سیاوش قربان زاده در : 90/8/9 8:32 عصر
پرونده BMW 328 Kamm Coupé پس از 70 سال دوباره باز میشود
70 سال پیش آلمان و بخصوص شرکت بی.ام.و در دنیای خودروهای اسپرت و سرعتی قطبی بزرگ به شمار می آمد، اما جنگ جهانی دوم اوضاع را کاملا دگرگون کرد. در آن زمان BMW 328 Kamm Coupé یک محصول استثنایی در دنیای خودروهای اسپرت و سرعتی در نظر گرفته می شد که البته خیلی زود در تاریخ ناپدید شد، اما اکنون به لطف گسترش فناوری های نوین از جمله شبیه سازی های رایانه ای بار دیگر شاهد حیات این خودرو هستیم.
BMW 328 Kamm Coupé که نامگذاری آن به پاس تحقیقات ارزشمند مهندس آلمانی به همین نام در زمینه مهندسی آیرودینامیک صورت گرفته است، در سال 1953 از اطلس خودروسازی جهان محو شد، اما اکنون و با گذشت بیش از 70 سال از آن دوران طلایی بی.ام.و بار دیگر بر آن شد تا این خودروی کلاسیک و جذاب را بار دیگر تولید کند. تولید دوباره این خودرو پس از موفقیتی صورت گرفت که از سوی تولید دوباره خودروی کلاسیک و قدیمی Mille Miglia نصیب بی.ام.و شد. در حقیقت بی.ام.و تلاش کرده است تا با تولید مجدد BMW 328 Kamm Coupé نشان دهد در بیش از 70 سال پیش چه جایگاهی در زمینه خودروهای اسپرت و البته آیرودینامیک آن زمان داشته است.

کارل بامر، مدیر ارشد گروه خودروهای کلاسیک بی.ام.و می گوید: بسیار به خود می بالیم که توانسته ایم بار دیگر این خودروی زیبا و آیرودینامیک را تولید کنیم.
او ادامه می داد: در راه تولید دوباره این خودروی کلاسیک موانع زیادی را از پیش روی برداشته ایم. ساعت ها بحث فنی داشته ایم و می توانم به جرأت بگویم بی شمار ساعت مطالعات تحقیقاتی را پشت سر گذاشته ایم، اما زمانی که پرده به کنار می رود و خودرو را می بینید، آنچنان مجذوب زیبایی خاص آن می شوید که شاید با دیدن کمتر خودرویی آن را حس کرده باشید. در این حالت می توانید همان حسی را تجربه کنید که مردم 70 سال پیش با دیدن این خودرو برای نخستین بار آن را لمس کرده بودند.
آلمان در تاریخ خودروسازی جهان سابقه ای درخشان دارد و بی.ام.و به عنوان یکی از شاخص های این درخشش به شمار می آید. در حالی که در دهه 40 میلادی این کشور بسرعت به قطب تولید خودروهای اسپرت و دیدنی دنیا تبدیل می شد، آغاز جنگ جهانی دوم بسیاری از معادلات شکل گرفته را بر هم زد.
سری خودروهای Mille Miglia از جمله قربانیان این وضعیت بحرانی بودند به طوری که بی.ام.و بسرعت نمونه های باقیمانده را از مونیخ خارج و به منطقه روستانشینی در حاشیه شهر برد تا از گزند حملات جنگنده های متفقین به دور مانند. این جابجایی موفقیت آمیز بود تا آنجا که 5 دستگاه از این خودروها بدون این که حتی خشی به بدنه آن بیفتد، به نقطه امنی منتقل شدند. اما با شکست آلمان در جنگ، این خودروها نیز سر از روسیه، انگلیس و آمریکا درآوردند. در این میان تنها BMW 328 Kamm Coupé در آلمان باقی ماند. البته این خودروها نیز سرنوشت درخشانی نداشتند و در نهایت با مرگ صاحب شرکت تولیدکننده آن که زیرمجموعه ای از بی.ام.و به شمار می آمد، پرونده آنها بسته شد.
اما از دهه 90 میلادی و با اعلام استراتژی بی.ام.و در زمینه تولید دوباره و البته نمایش خودروهای قدیمی و کلاسیک، خودروهایی همچون BMW 328 Kamm Coupé بار دیگر حیات یافتند. اما انگار اتفاق عجیبی روی داده بود. تمامی نقشه ها و طراحی های مربوط به این خودرو و بیشتر خودروهای کلاسیک تاریخ بیش از 50 سال گذشته بی.ام.و ناپدید شده بودند و بسختی حتی می شد تصاویری از آن خودروها را به دست آورد تا شاید با تکیه بر آنها بتوان کاری کرد. در نهایت و با کمک یک مجموعه دار در مونیخ که تصاویری از این خودرو را در مجموعه های خود گردآوری کرده بود استارت طراحی دوباره این خودرو زده شد.
? قطعات پازل در کنار هم قرار می گیرند
اکنون زمان آن فرا رسیده بود تا مهم ترین و شاید سخت ترین مرحله کار آغاز شود. مهندسان بی.ام.و خودرویی را بازتولید می کردند که طراحی آن از روی تصاویر قدیمی برجای مانده از نمونه نخستین آن مربوط به 70?سال پیش صورت گرفته بود. در این مرحله متخصصان رایانه وارد عمل شدند. آنها اسکن برداری از اکثر تصاویر موجود را آغاز کردند. این تصاویر مربوط به خودروی BMW 328 Kamm Coupé و از زوایای گوناگون بود. آنها تلاش داشتند تا با تلفیق این تصاویر برنامه ژئومتری سه بعدی ارائه کنند. در مرحله بعد اطلاعات دیگری به تصاویر افزوده شد.
این اطلاعات بر اساس برخی منابع محدود اما قابل اعتماد به دست آمده بود از جمله قطر چرخ ها، ابعاد مختلف قسمت جلوی خودرو، دستگیره درها، چراغ ها و حتی نشان بی.ام.و. این اطلاعات نیز به مجموعه گردآوری شده افزوده شدند و در این زمینه تلاش شد تا تمامی آنها دقیقا مطابق با آنچه که در تصاویر دیده می شد در جای خود قرار گیرند. بتدریج دیوار اطلاعات مورد نیاز عمیق تر و مستحکم تر می شد تا آنجا که مهندسان فنی بی.ام.و به این نتیجه رسیدند که می توان ساخت دوباره خودرو را آغاز کرد. آنها در ابتدا کار خود را با ساخت مدل مجازی BMW 328 Kamm Coupé آغاز کردند. هر بخش از خودرو از ده ها زاویه مختلف مورد بررسی قرار می گرفت تا اشتباهی روی ندهد.
با کمک یک مجموعه دار در مونیخ که تصاویری از خودروی 328 BMW که مربوط به 70 سال پیش بود را در مجموعه های خود گردآوری کرده بود استارت طراحی دوباره این خودرو زده شدپس از این مرحله که با موفقیت سپری شد، نوبت به ساخت مدل واقعی خودرو رسید. 70 سال پیش این خودرو با استفاده از فلزات سنگینی ساخته شده بود و اکنون با توجه به پیشرفت های خیره کننده ای که در زمینه علم مواد و به کارگیری آنها در صنایع گوناگون از جمله خودروسازی صورت گرفته بود دیگر نیازی به استفاده از این فلزات سنگین نبود.
مهندسان بی.ام.و می توانستند از آلومینیوم مخصوصی در بخش های اصلی این خودرو استفاده کنند تا در عین حال که وزن کلی آن بسیار کمتر از نمونه اصلی باشد، استحکام بدنه و شاسی نیز حفظ شده باشد. با این حال از آنجا که قرار بود نسخه جدید کاملا مطابق نسخه اولیه باشد از همان فلزات سنگین استفاده شد. در نهایت نیز نسخه کاملا برابر اصل BMW 328 Kamm Coupé ساخته شد و البته آن هم در زمان از پیش تعیین شده. وزن خودرو بسیار به وزن خودروی اصلی نزدیک بود و به همین خاطر بیننده با مشاهده آن کاملا حس می کرد به 70 سال پیش رفته و نسخه اولیه آن را از نزدیک مشاهده می کند.
موفقیتی که بی.ام.و در احیای مجدد این خودرو داشته است، مدیران ارشد آن را بر آن داشته تا به دنبال راهی جهت تولید مجدد و البته انبوه این خودروها باشند. علاقه به خودروهای قدیمی و کلاسیک در همه جا دیده می شود و این می تواند بهانه خوبی جهت آغاز دوباره یک نسل فراموش شده باشد. از چندی پیش گروهی از مهندسان بی.ام.و رشته مطالعاتی را در این زمینه آغاز کرده اند. آنها در نظر دارند تا امکانی را فراهم آورند که طی آن و با تلفیق دستاوردهای نوین صنعت خودروسازی در طرح های کلاسیک، نسل جدیدی از خودروهای کلاسیک را روانه بازار کنند، البته خودروهایی که به فناوری هایی نظیر GPS و صفحات نمایشگر لمسی مجهز باشند.
بی.ام.و چند هفته پیش این خودرو را در جشن بزرگی رونمایی کرد. از زمانی که این خودرو برای نخستین بار راهی جاده ها شد بیش از 70 سال گذشته است و اکنون قرار است در صورتی که توجیه اقتصادی مناسبی ارائه شود نسل جدیدی از آن ساخته شود. در سری جدید این خودرو تلاش می شود شکل و شمایل آن بدون کوچک ترین تغییری حفظ شود اما در بخش داخلی آن تغییرات زیادی ایجاد شود. استفاده از طیف گسترده ای از فناوری های نوین رانندگی با چنین خودروی اسپرت سرعتی را دلپذیرتر می کند.
? تولد دوباره یک خودروی کلاسیک
مهندسان بی.ام.و خودرویی را بازتولید کردند که طراحی آن از روی تصاویر قدیمی برجای مانده از نمونه نخستین آن مربوط به 70 سال پیش صورت گرفته است.
در سری جدید این خودرو تلاش می شود شکل و شمایل آن بدون کوچک ترین تغییری حفظ شود اما در بخش داخلی آن تغییرات زیادی ایجاد شود. استفاده از طیف گسترده ای از فناوری های نوین رانندگی با چنین خودروی اسپرت سرعتی را دلپذیرتر می کند.
کلمات کلیدی :
خودرو